در یک مسجد خوب چه می گذرد...
طرح چند سوال :
1. چرا ما باید به مسجد برویم؟
2. تفاوت کسی که به مسجد می رود و کسی که اهل مسجد نیست در چیست؟
3. آیا رفتن به دانشگاه، مدرسه،باشگاه ورزشی، پارک با دوستان و .... نمی تواند جایگرین خوبی برای مسجد باشد؟
4. آیا ما به مسجد می رویم که تفریح کنیم یا هدف چیز دیگری است ؟
5. آیا کسی که چند سال در مسجد حضور داشته نهایت استفاده را از این حضور برده است؟
6. چگونه بفهمیم که حضور ما در مسجد برامون سود داشته است؟
ما در مسجد مسائلی را مد نظر داشتیم که در هیچ جایگاه دیگری در زندگی ما آنها تامین نمی شد و نمی شود ،حتی در خانواده!...
ما هیچگاه نخواستیم و نمی خواهیم که در مسجد کار مدرسه، یا باشگاه ورزشی،یا گیم نت و محل تفریح و حتی مسائل مالی و مادی و ... را انجام دهیم.
اینکه تمام موارد بالا را هم در مسجد جمع کنیم یا به اصطلاح یک محیط امن و سالم برای هر یک از امور بالا ایجاد کنیم یک هدف حداقلی بوده است و هدف نهایی خیلی عالی تر و والاتر و مهمتر از آن است.
واقعا جای خالی چه چیزی در زندگی ما وجود دارد که هیچ مکانی جز مسجد آن را تامین نمی کند؟
ادعای ما این هست که ما در مسجد چیزی را ارائه می کنیم که در هیچ دکان عطاری پیدا نمی شود...
ما فقط در مسجد است که یاد می گیریم:
عاقلانه فکر کنیم، عاقلانه عمل کنیم و عاقلانه حرکت کنیم!
ببینید! :برای مثال: فردی که تمام فکر و ذکرش تمایل به جنس مخالف و دنبال ناموس دیگران هست و همه ی قدرت تفکر خودش را صرف بدست آوردن بالاترین حد لذت جنسی می کند، از نظر فرهنگ قرآنی یک حیوان واقعی است
(وَ لَقَدْ ذَرَأْنٰا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِنَ اَلْجِنِّ وَ اَلْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاٰ یَفْقَهُونَ بِهٰا وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لاٰ یُبْصِرُونَ بِهٰا وَ لَهُمْ آذٰانٌ لاٰ یَسْمَعُونَ بِهٰا أُولٰئِکَ کَالْأَنْعٰامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولٰئِکَ هُمُ اَلْغٰافِلُونَ ﴿الأعراف، 179﴾
و مسلماً بسیاری از جنّیان و آدمیان را برای دوزخ آفریده ایم [زیرا] آنان را دل هایی است که به وسیله آن [معارف الهی را] در نمی یابند، و چشمانی است که توسط آن [حقایق و نشانه های حق را] نمی بینند، و گوش هایی است که به وسیله آن [سخن خدا و پیامبران را] نمی شنوند، آنان مانند چهارپایانند بلکه گمراه ترند؛ اینانند که بی خبر و غافل [ازمعارف و آیات خدای] اند.)
چرا که انسانیت الهی خویش را فراموش کرده و وجودش را در حد حیوان نگه داشته و از قوه ی عقلیه خودش که مظهر انسانیت الهی است هیچ بهره ای نبرده،گویی اینکه اصلا چنین چیزی نداشته است و او واقعا مانند حیوانات عمل می کند!
(توضیح کوتاه : هر موجودی دارای مرتبه ای از حیات متناسب با خلقت خویش است، حیات جمادی برای سنگ و خاک و ... ؛حیات نباتی برای آنان که رشد دارند مثل گیاه و درخت و...؛حیات حیوانی برای آنان که شهوت و غضب خاصی دارند مثل حیوانات و حیات انسانی که مختص به انسان است؛ هر کدام از موجودات که دارای مرتبه ای بالاتر از حیات هستند مراتب پایینی حیات را نیز دارا می باشند یعنی انسان دارای حیات جمادی، نباتی ،حیوانی و انسانی است.)
شما به همین حیوانات کوچه و بازار نگاه کنید،مثلا گربه!... آیا هدف گربه از زندگی با هدف چنین فردی تفاوتی دارد؟!!مگر نه این است که گربه برای بدست آورد لذت جنسی خودش دست به ترفندها و تلاش های مختلفی می زند،کسی که مثل یک گربه فکر می کند وعمق هدفش همان هدف گربه است آیا هرگز به بارگاه انسانیت راه می یابد؟!
حتی آن شخصی که ظاهرا درس و جایگاه علمی خوبی دارد و از نظر مسائلی مشابه وجه ی خوبی در نظر دیگران دارد؛ اونیز اگر هدف خود را مثلا از درس خواندن فقط بدست آوردن همین مسائل قرار دهد باز هم با آن حیوان فرقی نمی کند. او دائما حیوانیت وجود خویش را تقویت می کند تا جایی که در صحنه قیامت این دسته از افراد کاملا یک حیوان درنده خو وبالهوس محشور می شود
(وَ إِذَا اَلْوُحُوشُ حُشِرَتْ ﴿التکویر، 5﴾و هنگامی که همه حیوانات وحشی محشور شوند ).
اینجاست که معنای این مساله مشخص می شود که چگونه انسان هایی که در دنیا نزدیکترین افراد به یکدیگر بوده اند در صحنه قیامت از یکدیگر فرار میکنند
«یَوْمَ یَفِرُّ اَلْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ ﴿عبس، 34﴾ وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ ﴿عبس، 35﴾ وَ صٰاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ ﴿عبس، 36﴾ روزی که آدمی فرار می کند، از برادرش و از مادر و پدرش…. و از همسر و فرزندانش»
چرا که شاید یک موجود درنده می بینند نه یک انسان!
حالا این مسائل در کجای زندگی ما معلوم می شود،خانواده،مدرسه یا باشگاه یا ....
نه تنها در این مکان ها عمق این مسائل مشخص نمی شود بلکه صرف تکیه به برنامه های موجود آنها به حیوانیت بشر نیز دامن زده می شود.
ما در مسجد هست که یاد می گیریم :
«زندگی یک چیزی فراتر از همین شهوت و غضبی است که همه زندگی مارا فرا گرفته است....»
شما درس می خوانید که چی بشه؟شما هروز فعالیت های سخت کاری را پی می گیرید که به چه نتیجه ای برسید؟تا پول بدست بیاورید؟تا پستی در یک جایگاه مهم بدست آورید؟برای رسیدن به لذت و رفاه و آسایش بیشتر؟....
اگر هدفتان از زندگی ، خلاصه در این امور یا مشابه این امور می شود بدانید که با این وضعیت بین ما و یک حیوان تفاوتی نخواهد بود!! چرا که حیوانات نیز به فراخور خود روزانه و شبانه دست به تلاش هایی برای همین اهداف می زنند و نه بیشتر.آیا تفاوت ما فقط همین است که بتوانیم بواسطه ی فکر و علم، بهره بیشتری بسود شهوت و غضب خودمان ببریم؟... آیا مسخر قرار داده شدن این عالم فقط برای همین هدف است؟
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اَللّٰهَ سَخَّرَ لَکُمْ مٰا فِی اَلْأَرْضِ وَ اَلْفُلْکَ تَجْرِی فِی اَلْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ یُمْسِکُ اَلسَّمٰاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى اَلْأَرْضِ إِلاّٰ بِإِذْنِهِ إِنَّ اَللّٰهَ بِالنّٰاسِ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ ﴿الحج، 65﴾
آیا ندانسته ای که خدا آنچه را در زمین است و [نیز] کشتی ها را که به فرمان او در دریا روانند، برای شما رام و مسخّر کرده است؟ و آسمان را نگه می دارد که بر زمین نیفتد مگر به اذن او؟ یقیناً خدا به همه مردم رؤوف و مهربان است.
... کَذٰلِکَ سَخَّرَهٰا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اَللّٰهَ عَلىٰ مٰا هَدٰاکُمْ وَ بَشِّرِ اَلْمُحْسِنِینَ ﴿الحج، 37﴾
... این گونه آنها را برای شما رام و مسخّر کرد تا خدا را به [شکرانه] اینکه هدایتتان کرد به بزرگی یاد کنید؛ و نیکوکاران را [به لطف و رحمت خدا] مژده ده.
ما کجا در چه آموزشگاهی در چه محفلی به این سوالات می تواننیم پاسخ بدیم...سرکلاس دینی مدرسه یا معارف دانشگاه؟!